ایران اسلامی در میان كشورهای اسلامی و غیراسلامی دنیا، ویژگیهای منحصر به فردی دارد كه به مصداق شعر «دشمن طاووس آمد پر او» از گذشتههای دور مطمع نظر یغماگران و چپاول پیشگان بود است.
دین مبین اسلام، مكتب متعالی تشیّع، مقبره شناسایی شده 16 پیامبر خدا، قدمت توحیدگرایی و دینداری، تمدن باسابقه طولانی، فرهنگ غنی مردمی، سوابق حاكمیتهای مثبت و منفی در طول تاریخ، قومیتهای گوناگون و زبانهای متفاوت، وجود اماكن باستانی و زیارتگاههای متعدد، تاریخ مشعشع علم و دانش، وجود مراكز دانشگاهی مانند جندیشاپور و زیج ایلخانی، حضور مؤثر پزشكان ایرانی در اقصی نقاط معموره دنیای قدیم، استعدادهای درخشان، دستاوردهای خیرهكننده دانشهای جدید، همچنین برخورداری از جغرافیای راهبردی به عنوان چهارراه ارتباطی جهان، بهترین، كوتاهترین و امنترین مسیر لولههای انتقال انرژی به غرب و شرق جهان، وجود دو دریا در شمال و جنوب، مناطق كویری، كوهستانی، جنگلی و جلگهای، وجود همزمان چهار فصل سال در مناطق مختلف كشور، معادن گوناگون و منابع مختلف، به خصوص منابع انرژی و به ویژه نفت و گاز، ایران را كلكسیونی از انواع موهبتهای الهی كرده و این همه امتیازات برای اینكه از یوغ استعمارگران رهایی یابد و به معنای كامل كلمه در خدمت مردم باشد، برخلاف دولتهای مستعجل حاكمیتهای قلدرمأبانه، نیاز به یك ساختار پایدار و مترقی داشت كه الحمدلله همزمان با زمزمه دمكراسی در جهان، در قرن گذشته انقلاب مشروطه و در این قرن انقلاب اسلامی بهترین نوع آن، یعنی مردمسالاری دینی را در این سرزمین پهناور پایهریزی كرد.
انقلابی كه با همراهی مردم، رهبری امام راحل و پیشتازی روحانیت، روح استقلالطلبی و آزادیخواهی را نه تنها به ایران، بلكه در كالبد استبداد زده ملتهای مسلمان و ستمدیده منطقه و جهان دمید كه نمونههای آن را امروزه در كشورهای تونس، مصر، الجزایر، لیبی، یمن، اردن، بحرین و... میبینیم. انقلابی كه با نواختن آهنگ بیداری در جان خوابآلود ملتها، رویای استیلای تفكرات لیبرالی و ماركسیستی غرب و شرق بر كشورهای مسلمان را برای چپاول منابع، به كابوسی وحشتناك برای آنها مبدّل كرد و به روند تدریجی حركت جوامع برای حذف دیكتاتوری و دخالت مردم بر سرنوشت خویش سرعتی مضاعف بخشید.
از میان عوامل متعدد تسریع در سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت در ایران، به اعتصاب كاركنان شركت نفت اشاره میكنم كه با حكم امام(ره) برای عضویت در هیأت حل مشكل سوخت مردم در زمستان سرد قبل از طلوع خورشید پیروزی در بهمن 57، شاهد عینی اهمیت این ماده برای سقوط یا بقای حكومت نامشروع پهلوی بودم.
اعتصابی كه به دلیل اختلال در تولید و توضیع صدور نفت، نه تنها رژیم پهلوی را به خاطر خوشخدمتیهای سابق در تقدیم نفت فراوان و ارزان به غرب، از چشم قدرتهای استكباری انداخت، بلكه ماشین جنگی ژاندارم پرطمطراق منطقه را در سركوب راهپیماییهای مردم در شهرهای مختلف زمینگیر و مستأصل كرد.
نفت، این ماده طبیعی و موهبت خداوندی كه اكتشافش در ایران تاریخی صد ساله دارد، استكباریون را بر آن داشت تا برای استثمار آن، در اجرای نقشههای شیطانی خویش در جهت انتخاب حاكمان غیرمردمی و دستنشانده دقت كنند تا به قول آن مورخ انگلیسی مبادا ایرانیان مانع رسیدن «این مایع سیاه شوند كه خون رگ اقتصاد بریتانیاست» و چرچیل، صریحاً میگفت: «بقای عظمت امپراطوری ما ایجاب میكند كه مالكیت یا حداقل كنترل منابع نفتی ایران را به هر قیمتی كه شده، به دست آوریم.» (29 اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، 1365، ص 18)
نگاهی از سر تأمل به اتفاقات مهم تاریخ ایران در یك قرن گذشته نشان میدهد كه نفت و منابع دیگر انرژی فسیلی، محور تصمیمسازان و تصمیمگیران در خارج از مرزهای ایران برای استیلای بر این سرزمین خدا خوب كرده، بود.
از سال 1278 كه اولین چاه نفت ایران در مسجد سلیمان كشف شد، غرب با طمع چپاول و به لطایف الحیل قراردادهای استعماری را بر دولتهای غیرمردمی تحمیل كرد و اوج همكاری استعمار و استبداد معاهده 1312 بود كه اتفاقاً به مصداق مثل معروف «عدو شد سبب خیر اگر خدا خواهد» همان یكی از دلایل زمینهساز شكلگیری نهضت ملی شدن صنعت نفت بود.
قرارداد الحاقی را به مجلس بردند، ولی نمایندگان مجلس تحت فشار افرادی چون آیتالله كاشانی و دكتر مصدق از تصویب آن امتناع كردند. عدم تصویب این لایحه و مباحثاتی كه درباره آن در گرفت، باعث آگاهی مردم از ماهیت استعماری قراردادهای پیشین شد و زمینه را برای مخالفتهای بعدی و تلاش برای ملی شدن صنعت نفت فراهم ساخت. اما نفت سرمایهای نبود كه استعمارگران دست بردارند و دیدیم كه برای تداوم حضور خویش در منطقه و ایران، شولای ژاندارمی را بر اندام نارسای رژیم پهلوی دوختند تا بشكه بشكه نفت را زیر لوای آن ببرند و این روند تا مقطع تاریخی پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و نقطه انقطاع آن اعتصاب كاركنان نفت بود كه پیش از این گفتم.
از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب معلوم بود قدرتمندان آن روز جهانی و سردمداران دو بلوك شرق و غرب، پیروزی یك انقلاب، آن هم با ماهیت واقعی اسلامی و مردمی را در مهمترین زنجیره سیاستهای خویش برنمیتابند و با همه تضادها، برای تأمین منافع حیاتی خویش، هم رأی و همراه میشوند.
لغو قراردادهای علمی، اقتصادی و نظامی، بلوكه كردن داراییهای ایران، تحریمهای همهجانبه، تسلیح گروهكها، شورشهای كور، غائلههای منطقهای، كوبیدن بر طبل اختلافات قومی و قبیلهای، القای تجزیهطلبی، ناامنیهای اجتماعی و سیاسی، حذف شخصیتی و فیزیكی شخصیتهای مقبول و مؤثر در بسیج مردم، بزرگنمایی بعضی از تندرویها، ترویج ایرانهراسی و تبلیغ خطرهای خودساخته بنیادگرایی اسلامی و... از جمله دسیسهها و توطئههای دشمنان در نخستین سالهای پس از پیروزی بود كه وقتی با ثبات وفاداری مردم به انقلاب و روحانیت، ناامید شدند، بر غرور كاذب یك دیكتاتور خونآشام در همسایگی ایران سوار شدند و ارتجاع را به خدمت گرفتند و یك جنگ تمام عیار و نابرابر را علیه یك انقلاب نوپا تحمیل كردند كه از میان قوای نظامیاش، ارتش با قطع لجستیك، سرگرم تصفیه امرای خویش بود و سپاه پاسداران نهال كوچكی بود كه فقط با ایثار جوانانش مشغول تأمین امنیت در داخل و بعضی از مناطق مرزی بود.
دشمنان استكباری كه با هدف چنگاندازی مجدد بر منابع غنی نفت و گاز ایران، مترصد فرصتی برای انحراف انقلاب و برگشت خویش بودند، حزب بعث عراق را با وعده فتح یك هفتهای تهران یا حداقل الحاق خوزستان به خاك آنها، چنان ترغیب كردند كه بخشهای مهمی از پنج استان كشور در سراسر مرز شمال غرب، غرب و جنوب، به ویژه مناطق نفت خیز در نفت شهر و خوزستان به اشغال آنان درآمد.
خدای بزرگ را سپاس كه در كنار همه منابع و امكانات مادی و معنوی، جوانانی با شور و مردمی باشعور را به ایران اسلامی داد كه فوج فوج به سوی جبههها رفتند و در تاریخ 8 سال دفاع مقدس، صحنههایی رقم زدند كه هنوز دشمنان در دانشگاههای جنگ خویش تجزیه و تحلیل میكنند.
در طول سالهای جنگ، نفت محور برنامههای دشمنان برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی بود كه علاوه بر بمباران مناطق نفتخیز و تلاش برای اخلال در صدور نفت، جنگ نفت كشها مقطعی بسیار مهم است.
مخصوصاً آمریكای مغرور با نصب پرچم خویش بر كشتیهای كشورهای جنوب خلیجفارس و اسكورت نظامی آنها، درصدد تحقیر ایران بود كه لحظههای اصابت موشك به نفتكش غولپیكر و اصابت یكی از كشتیها به مین، اصابت اشتباهی موشك عراق به ناو نظامی آمریكا، آن هم در مقابل چشم خبرنگاران فراوانی كه برای ترسیم اقدامات خویش آورده بودند، از لحظات ماندگار تاریخ دفاع مقدس است.
به هر حال جنگ با همه فراز و فرودهای خویش با پیروزیهای نظامی و پیروزی سیاسی ایران به پایان رسید و انقلاب اسلامی براساس منویات معمار كبیر خویش كه دستور تدوین سیاستهای سازندگی را صادر فرموده بودند، آستین همت خویش را بالا زد تا در كنار عقبافتادگیهای 8 سال جنگ و عقبماندگیهای دوران سلاطین مستبّد، ایران اسلامی را آنگونه بسازد كه در شأن ایران و ایرانی است.
از سال 1368، دولت، مجلس و همه مسئولان با تدوین برنامههای اول و دوم پنج ساله به سوی زیرساختها و زیربناها رفتند كه به گواه دوست و دشمن قدمهای بزرگی برداشته شد.
نكته حائز اهمیت در این برنامهها كه شاید نكتهای بسیار ظریف در عنوان روز 29 اسفند هم میباشد «روز ملی شدن صنعت نفت» است. اما باید اعتراف كرد كه تا آن روز تمام دانش ما از «صنعت نفت» در استخراج نفت خام به كمك اجانب خلاصه میشد و برای تصفیه آن هم فقط چند پالایشگاه محدود داشتیم. حال آنكه نفت در پایین دست خویش صنعتهای فراوانی دارد كه اگر به آن توجه شود، ارزش افزوده تولید این ماده خام را چندین برابر میكند.
یكی از برنامههای دولت سازندگی در برنامههای اول و دوم، توجه به این نكته مهم بود كه پالایشگاهها و پتروشیمیهای متعدد، از جمله در نقاط محروم و مرزی كشور ساخته شود كه نتایج امروز از دستاوردهای این توجه بود.
اواخر سال 1375 بود كه رهبر معظم انقلاب طی حكمی جدید به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین سیاستهای كلی نظام را كه براساس قانون اساسی پس از مشورت با مجمع از وظایف ایشان بود، سرلوحه كارهای برنامه نویسی كشور قرار دادند و در این رهگذر در مجمع تشخیص با استفاده از تجربیات ارزنده دوران سازندگی، برنامه 25 ساله «طرح ایران 1400» یا «تمدن بزرگ ایران اسلامی»، تدوین «چشمانداز 20 ساله نظام» و به تبع آن «اصلاح سیاستهای صدر و ذیل اصل 44» آغاز شد كه میتوانست «یك انقلاب اقتصادی» را به دنبال داشته باشد.
یكی از رویكردهای مهم سند چشمانداز، انقطاع بودجه كشور از وابستگی به نفت بود كه رهبری نظام با بیان آرزوی بستن آخرین چاه نفت، ضرب الاجلی مشخص كردند، اما با بحثهای كارشناسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار شد، این مهم سالی 10 درصد و طی 10 سال انجام شود كه متأسفانه به دلایلی كه در این مجال نمیگنجد، عملی نشد.
به عنوان یكی از مسئولان جمهوری اسلامی كه از آغاز تاكنون در عرصههای تقنینی، دفاعی، اجرایی و بعدها تصویب سیاستهای كلی و چشمانداز در رأس تصمیمگیریها بودم، با علم به زمینهها و ظرفیتها، اعلام میدارم كه ایران با لحاظ همه ویژگیها، از سرآمدترین كشورهای جهان است و احراز رتبه اول در میان 28 كشور منطقه كه هدف چشمانداز است، طبیعیترین حق است و اگر چنین نباشد، مطمئن باشید آیندگان ما را نمیبخشند و خداوند هم كه با فرصت انقلاب اسلامی، حجت را بر ما تمام كرد، نمیبخشاید.
مهم نیست كه در چه مقام و منصبی باشیم، آنچه مرا میتواند خشنود كند، رویش انقلاب و تعمیق ارتباط مردم با آن است كه میدانم اگر چنین باشد، عنودترین دشمنان داخلی و خارجی با شیطانیترین ترفندها نیز نمیتوانند در راه پیشرفت كشور مانعتراشی كنند.
حال كه به پایان سال 1389 نزدیك میشویم، دعای آغاز سال را یادآوری مینمایم و از درگاه خدای «محوّلالاحوال» و «مقلّبالقلوب والابصار» میخواهم كه در تمام «لیل و النهار» زندگی مردم و ما را «احسنالحال» گرداند تا همراه با بیداری زمین و رویش گل و گیاه، همدلی ملی و تقویت ایمان قلبی، برگ و بار ما در سال آینده باشد.
مطمئناً مردم فهیم ایران، خوب میدانند دشمنان دوستنمای ما در داخل و خارج با برنامه شوم «تفرقهانداز و حكومت كن» كه ترجمه سیاست شیطانی «فرّق تسد» استعمار پیر است، درصددند تا با ناكارآمد جلوه دادن جمهوری اسلامی در اداره جامعه، اسلام را در تعارض با جمهوریت نشان دهند و با حمایتهای خویش از متحجرین افراط گرا كه نمونه آن را در خلق القاعده و طالبان دیدیم، چهره لطیف اسلام را با نسبت دادن خشونتها به مسلمانان مخدوش نمایند.
توصیهام به مردم شریف و كمال جوی ایران، به خصوص جوانان پرشور و نشاط این است كه با تقویت روح اسلامی و ایرانی، بر صفا، صمیمیت، یكدلی و یكرنگی خویش بیفزایند و نگذارند كدورتهای فردی، باعث مرارتهای اجتماعی شود و در هر مسئولیت و در هر مرحله از شغل و تحصیل هستند، برای افزایش توان ایران اسلامی در همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بكوشند.
در پایان به عنوان كسی كه نیم قرن از عمر 77 ساله خویش را در سطوح مختلف مبارزه و مسئولیت ها، گذرانده و همه تجربهها از بدترین بازجویی، زندان، شكنجه، متواری بودن، توهین و تهمت گرفته تا شهرت، مقبولیت، محبوبیت، حكومت و قدرت را در عالیترین درجات چشیده، میگویم كه خداوند و قرآن بهترین پناهگاه و صداقت در گفتار و رفتار، بهترین جایگاه برای انسان در زندگی است و سعی كنید برای خوش آمد شخص یا گروه، دروغ نگویید و از ریا و تملّق بپرهیزید و خدا و خلق خدا را از خود نرنجایند كه پایان كار آن«خسر الدنیا و الاخره» است.
نظرات شما عزیزان: